
عراق و بمبهاي شيميايي
انسان در تاريخ چند هزار ساله ثبت شدهاش از قديمالايام به جنگهاي شيميايي دست زده است. و با زهرآلود كردن ابزارآلات جنگي مثل تير و شمشير و يا آلوده كردن غذا و يا انداختن اجساد كشتهشدگان طاغوتي و وبائي و يا لاشه حيوانات در منابع آبهاي آشاميدني شهرهاي محاصره شده كه سبب نشر بيماريهاي خطرناك و يا مسموم كردن افراد دشمن ميگرديده است. و همچنين از منابع دودزا براي خارج كردن نيروهاي دشمن از قلعهها و پناهگاههايش استفاده كرده است زيرا اصولاً استفاده از سم و زهر در ترورها و كشتن مخالفين و دشمنان و انجام اعمال جاسوسي و تخريب در قديم در مورد توجه بوده است. با پيشرفت علم و تكنولوژي و با توجه به ويژگي اين جنگها انسان به اكتشافاتي در زمينه جنگهاي شيميايي وعوامل ميكروبي دست يافت. كه از آن در مواقع لزوم بر عليه دشمنان خود استفاده نمايد. در سال 1915 ارتش آلمان در جنگ جهاني اول با استفاده از گاز كلر بر عليه متفقين و پس از نفوذ به سنگرهاي آنها سبب مرگ بيش از 5000 نفر و فرار بقيه گرديد. كه متفقين با استفاده از ماسك و آلمانها با بدست آوردن تركيبات جديد يك مسابقه تسليحاتي شيميايي را شروع كردند. اين مسابقه تسليحاتي زنگ خطري بود براي جهانيان كه سبب شد در سال 1925 كنفرانسي در ژنو تشكيل داده و در آن دولتها متعهد شدند تا از توليد، انبار كردن و بكار بردن عوامل شيميايي ميكربي خودداري كنند. ده سال بعد ايتاليا بطور گسترده از سلاحهاي شيميايي در حبشه استفاده كرد. اغلب كشورهاي امضاء كننده قرارداد، خود از جمله پيشتازان و سازندگان اينگونه جنگافزارها با توسعه و بسيج مراكز علمي و تحقيقاتي در اين جهت گشتهاند. و در اين راه به كشورهاي دست نشانده كمك كرده تا در جنگهاي محدود از توليدات اين كشورها استفاده كنند و از ملل مستضعف جهان بعنوان موش آزمايشگاهي استفاده كردهاند.
در سال 1956 مصر به كمك شوروي در يمن همچنين فرانسه و آمريكا در طول جنگهاي ويتنام از آن بر ضد نفرات و درختان و محيط زيست آن كشور بطور وسيع مورد استفاده قرار دادند. در جنگهاي هند و چين در لائوس كامبوج ويتناميها و همپيمانان آنها از ماده شيميايي مايكوتوكسين بر عليه نيروهاي مخالف خود استفاده نمودند. نيروهاي اشغالگر روسيه در افغانستان بر عليه مجاهدين افغاني و مردم مسلمان بطور وحشيانه سلاح شيميايي را بكار برده و ميبرند در طول سال 83 گزارشاتي مبني بر استفاده از عوامل شيميايي در كشورهاي افغانستان -برمه -انگولا -كوبا -السالوادور -اريتره و جزايرفولكلند -گواتما -كامبوج -لائوس -لبنان -و تايلند بدست آمده كه اين گستردگي استفاده از سلاحهاي شيميايي و ميكربي و با توجه به مناسبات آنها با شرق و غرب مورد توجه ميباشد.
كشورهاي بهظاهر قدرتمند جهان همديگر را با استفاده از اين سلاح مخرب متهم ميكنند و مردم دنيا را سرگرم اين بازي سياسي مينمايند تا تحت پوشش آن به توليد و انبار كردن و بدست آوردن گازهاي سمي جديد و خطرناك ادامه دهند. اصولاً تز شوروي اين است كه از سلاح شيميايي هم در حملات و هم در موارد دفاعي استفاده نمايد. آمريكا جديداً علاوه بر ذخيره عظيم شيميايي خود كه از آن بطور گسترده در جنگ ويتنام استفاده نمود. دست به توليد نسل مخرب و وحشتناك جديدي بنام جنگافزارهاي مضاعف شيميايي نموده و مسابقه تسليحاتي جديدي را با رقيب خود براي نابودي دنيا برپا كرده است چنين بنظر ميرسد كه در تمام درگيريهاي ده ساله اخير در دنيا از سلاح شيميايي بطور محدود و يا گسترده استفاده شده است. و قوانين و كنفرانسهاي بينالمللي منع استفاده از سلاح شيميايي بجز گوي زدن و دل خوشي براي دول مستضعف چيز ديگري نيست. و آنها هر جا همانطور كه خوي وحشيگري آنها طلب ميكند از اين اسلحه نابود كننده استفاده ميكنند.
عراق و بمبشيميايي
از سال 1961 دولت عراق با اعزام افسران و درجهداران ارتش خود به روسيه شوروي جهت آموزش فعاليت شيميايي را آغاز كردند و بدنبال آن يك مركز تحقيقاتي «ش.م.ر» در بغداد تشكيل و گردان ويژه جهت پشتيباني نيروهاي رزمي خود با استفاده از مستشاران روسي استفاده نمود. فعلاً ارتش بعث عراق در اين زمينه تجربيات و امكانات و تداركات همه كشورهاي امپرياليستي و مرتجعين منطقه را بكار ميبرد.
وجود جنگافزار شيميايي ميكربي در ارتش بعث ثابت شده و حتي از اوائل جنگ تاكنون بطور محدود در عملياتهاي مختلف آنرا بكار برده است. علت عدم كاربرد وسيع عراق از سلاحهاي شيميايي تا قبل از عمليات والفجر ممانعت سركردگان اجنبي او و همچنين ترس و وحشت آنها از مقابله قاطع و شديد و كوبنده جمهوري اسلامي ايران بود. صدام ميداند كه افراد ارتش او با آن روحيه ضعيف، قدرت مقاومت در مقابل رزمندگان اسلام را ندارند براي همين از آتش توپخانه و هواپيما و موشك براي سد حركت پرخروش رزمندگان اسلام استفاده مينمايد كه عليرغم آن رژيم پوسيده صدام به لبه پرتگاه رسيده و فعلاً چارهاي جز استفاده از اين سلاح را براي بقاي خود ندارد. اگر بخواهيم بطور مختصر عمليات شيمياييي دشمن را مورد بررسي قرار دهيم به اين نتيجه ميرسيم كه صدام هيچ ابائي، و ترسي و شرمي از زير پاگذاشتن قوانين بينالمللي ندارد و از ابتداي جنگ از اين سلاح بطور محدود استفاده نموده است كه رزمندگان اسلام با عنايت الهي و توجهات حضرت حق مأموريتهاي محوله خود را با حسن وجه انجام دادهاند.
كليه موارد نحوه -و نوع استفاده دشمن از سلاح شيميايي و يا آتشزا در طول جنگ نزد واحدهاي مربوطه ثبت شده موجود ميباشد. كه اجمالاً ميشود گفت كه دشمن از آغاز تهاجم خود به ميهن اسلاميمان سربازان خود را مجهز به وسائل حفاظتي مربوطه كرده و در عمليات هويزه (سال 59) اين سلاح را عليه رزمندگان توانمند اسلام بكار برد، در عمليات بيتالمقدس (فتح خرمشهر) غنائم زيادي از آتشافكنهاي ناپالمي كه آمريكا در جنگ كره از آن استفاده نموده بدست آمد، در عمليات رمضان، دشمن صهيونيستي نيز سلاح مذكور را بكار برد. دشمن عوامل آتشزا را در كليه عمليات رزمندگان اسلام بكار برده و در عمليات محرم در نزديكي تپههاي استراتژيك 175 از عوامل «ش.م.ر» و بالاخص از بشكههاي حاوي ناپالم (مواد آتشزا) استفاده نمود كه بحمدالله امدادهاي غيبي بشكل باران به مدد رزمندگان اسلام باريدن گرفت و سبب حداقل خسارت گرديد. پس از شروع عمليات والفجر استفاده دشمن از عوامل «ش.م.ر» شدت بيشتري پيدا كرد بطوريكه در عمليات والفجر 2 و والفجر 4 حملات ثبت شده شيميايي و آسيبهاي حاصل بيشتر از موارد قبل بود.
در تاريخ 17 و 18ر5ر62 اطراف پادگان حاجعمران ارتفاعات تمرچين و بين پادگان پيرانشهر و تپهافشار و در تاريخ 23ر5ر62 قسمت جنوب غربي ارتفاعات قمطره و نزديكي دهكده زينو بوسيله بمب شيميايي مورد تهاجم قرار گرفت. در عمليات والفجر چهار مورخه 29ر7ر62 ارتفاعات استراتژيك كلهفندي بوسيله خمپاره و 1ر8ر62 روستاي بادنجان (بانه) و 16ر8ر62 كنار رودخانه شيلر بوسيله هواپيما مورد حمله شيميايي قرار گرفت، كه مصدومين آنها براي درمان به بيمارستانهاي ساير شهرهاي ايران منتقل شدند. اصولاً مواديكه عراق در اين عمليات بكار برد -عوامل تاولزا، اعصاب و آتشزا بود.
در عمليات خيبر همانطور كه پيشبيني ميشد دشمن بعد از شكست خفتبار خود دست به حملات شيميايي هوائي گستردهاي دست يازيد. و مثل سابق دست از پا درازتر به مواضع ننگ و ترس خود برگشت.
دشمن در تاريخ 7ر12ر62 در عمليات خيبر بطور گسترده از عوامل شيميايي استفاده كرد. در منطقه العزير و القرنه و همچنين چند نقطه از كناره هورالهويزه چندينبار مورد تهاجم هوائي قرار داد، اكثراً بمبارانها صبح و بعدازظهر نزديك غروب بوقوع ميپيوست. دشمن كه در ابتداي عمليات خيبر غافلگير شده بود و ضربات مهلكي از رزمندگان اسلام دريافت مينمود ميخواست با اين حملات روحيه از دست رفته خود را بازيابد و روي رزمندگان ما اثرات منفي بگذارد و عليرغم بعضي مشكلات كه اين حملات ايجاد كرد رزمندگان پرتوان و قدرتمند ما به حملات كوبنده خود ادامه دادند.
در اين تاريخ بيش از 60 راكت بمب 130 كيلويي بسوي رزمندگان اسلام پرتاب شد كه بعضي از آنها منفجر و بعضي ديگر سالم روي زمين افتاد. بمجرد برخورد اين راكت برزمين صداي انفجار غيرمعمولي شنيده ميشد و ستون دودسفيدرنگ و يا تيرهاي از زمين برميخواست و تا ارتفاع 3 -5 متري همانند قارچ شده به اطراف خود و در جهت باد پخش ميشد. كه براثر آن بوي سيرتند و يا ماهي خشك و يا علف تازه بمشام ميرسيد.
در تاريخ 8ر12ر62 ساعت 11 صبح و 3 بعدازظهر بازهم كنار هورالهويزه مورد حمله شيميايي قرار گرفت. تعداد كل راكتهاي پرتاب شده توسط هواپيما در اين روز 70 راكت بوده كه مساحت قابل توجهي را آلوده كرده بود كه بعلت منفجر نشدن عدهاي از آنها و خالي بودن منطقه ازن يرو و تجهيزات آسيب زيادي وارد نشد.
ماده شيميايي كه در اين عمليات از آن استفاده شد گاز خردل بود كه سبب تاولهائي روي بدن ميگشت. و آسيبهاي تنفسي ايجاد ميكرد.
دشمن چندينبار در روزهاي متفاوت با استفاده از توپخانه، مناطق طلائيه و زيد و شمال خرمشهر را بمباران شيميايي كرد.
جنايتكاران بعثي از تاريخ 16ر12ر62 تا 24ر12ر62 بيش از 8 بار جزيره مجنون شمالي، كنار هورالهويزه و خود هور را بوسيله هواپيما بمباران شيميايي نموده در اين حملات هوائي شيميايي تعداد زيادي راكت بمب پرتاب كرد كه اكثر آنها در داخل هور افتاده و منفجر نشدند. و بعضاً سبب آلودگي هور شدهاند. عامل شيميايي بكار گرفته شده در اين مدت گاز خردل بود.
دشمن كافر در تاريخ 27ر12ر62 تا 30ر12ر62 5بار مناطق كنار هورالهويزه و چهارراه جفير را مورد حمله شيميايي قرار داد، كه بر اثر انفجار اين راكت بمبها بوي خوب ميوه يا شكلات بمشام ميرسيد. عامل شيميايي بكار گرفته شده عامل اعصاب بود. از تاريخ 1ر1ر63 تا 10ر1ر63 دشمن بطور پراكنده و محدود 8 بار جزيره مجنون شمالي را مورد تهاجم شيميايي بوسيله هواپيماهاي خود قرار داد كه با توجه به بينتيجه بودن بمبارانهاي قبلي و عدم تأثيرپذيري نيروهاي اسلام يأس و نااميدي در حملات و حركات دشمن صهيونيستي بوضوح آشكار گرديد. و به اين پيبرد كه اين سلاح هم مانند ساير سلاحهاي اهدائي شرق و غرب بداد او نخواهد رسيد و جز رسوائي و خفت و شكست چيز ديگري از اين سرزمين پربركت درو نخواهد كرد كل تعداد رزمندگان اسلام كه در حملات شيميايي دشمن مجروح شدند 2000 نفر بود كه بيش 1400 تن از آنها بعد از درمانهاي اوليه و سريع به پادگانها و مقرهاي خود جهت ادامه پيكار بر عليه ظلم و صدام مراجعه نمودند. كه تا ظهور حضرت مهدي به مبارزه خود با استكبار جهاني ادامه خواهند داد.
در طول مدت عمليات افتخازآفرين خيبر رزمندگان اسلام با تكيه بر نيروي لايزالالهي و با هدف جهاد در راه خدا قدمهاي استوار و آهنين خود را محكم و پايدار بسوي جبههها برداشتند و در ركاب حضرت امام زمان(عج) قاطع و برنده بدشمن حمله كردند، اين ياران امام حسين(عليهالسلام) و اين رهروان راه كربلا بدون در نظر گرفتن تجهيزات، هواپيما، استعدادات دشمن و بدون توجه به موانع طبيعي وايذائي، سيمهاي خاردار -كانالها، ميادين وسيع مين، عظمت هورالهويزه به پيش رفتند و آنچنان بر سر كافر بعثي كوبيدند كه سلاح شيميايي او هم بياثر گرديد، هنوز طنين فرياد رزمندگان اسلام از جزيره مجنون شمالي به گوش ميرسد كه بصدام بگوئيد سلاح شيميايي ديگر اثر ندارد. آنها كه در شرق و غرب به پشتيباني صدام برخاستهاند بايد بدانند كه نه فقط سلاح شيميايي آنها ديگر اثر ندارد بلكه تمام زرادخانه شرق و غرب هم ديگر اثر ندارد.
روسيه شوروي، انگلستان، آلمان غربي، آمريكا و ديگر كشورهاي كمككننده به عراق بايد بدانند آتش سلاح شيميايي روزي گريبانگير خود آنها خواهد شد، و روزي دست مستضعفان جهان چنان گلوي مفتخور آنها را خواهد فشرد كه ظالمي در اين جهان ديگر نماند نيروهاي امداد و درمان، رزمندگاني را كه مصدوميت خفيفي داشتند بروز به پشت جبهه براي ادامه درمان ميفرستادند آنها اصرار داشتند كه نه چيزي نيست خوب ميشويم و انتظار داشتند كه فقط اقدامات اوليه درماني انجام گيرد و هر چه زودتر به ديگر رزمندگان در خطوط مقدم بپيوندند لحظات پرشكوه و افتخارآفريني بود هنگامي كه برادران مصدوم بعد از درمان در مركز مصدومين در اهواز به سازمانهاي رزمي خود باز ميگشتند چه لحظات شكوهمند و افتخارآميزي است آن زماني كه آنها با عزم و اراده آهنين سلاح شيميايي دشمن را به تمسخر ميگرفتند و مشتاقانه بار ديگر به صفوف بقيه رزمندگان ميپيوستند. اين منحصر به اين برادران نبود. بلكه برادراني اعزامي به تهران و حتي برادران اعزامي به خارج از كشور هم براي جبههها بيتابي ميكردند، رزمنده قهرماني كه بعداز چنيدن باز زخميشدن در جبهههاي بار آخر مصدوم شيميايي شده بود و به سوئد جهت درمان اعزام شده در جواب روزنامهنگاري ميگويد آرزوي من بهبود و اعزام مجدد به جبهه ميباشد بله، سلاح ما، كثرت ما، تكنولوژي ما دشمنان را نميترساند ولي ايمان ما، عزم ما، اراده ما و توكل ماست كه بنيان كفر را بلرزه درمياورد طبل رسوائي كه صدام در اين عمليات بر سر گذاشت سبب گشت كه منكر استفاده از سلاحهاي شيميايي شود. و با توجه به تمام گزارشات بينالمللي مبني بر استفاده ارتش بعث از سلاح شيميايي بدروغپردازي خود ادامه ميدهد. گواينكه دروغگو هميشه خودش را لو ميدهد، چنانكه فرمانده سپاه سوم عراق گفت كه آنها سلاح شيميايي بر عليه نيروهاي اسلام بكار نبردهاند ولي اگر داشته باشند ابائي در بكاربردن آن ندارند و يا فرمانده سپاه چهارم عراق ملتمسانه از ايران ميخواهد كه دست بحمله بداخل عراق نزنند و بعد تهديد ميكند در صورت وقوع چنين عملي از سلاح شيميايي استفاده خواهد كرد.
رژيم عراق هيچ اهميتي به افكار عمومي دنيا و قوانين بينالمللي نميدهد، و طبق معلومات موجود امكان استفاده مجدد از سلاح شيميايي با توجه به مستاصل شدن صدام در جنگ هست و هر چند صدام بطرف نابودي و سرنگوني حركت ميكند، اعمال ماليخوليائي و جنايتكار او بيشتر ميشود ولي صدام رفتني است چون فرموده امام امت خميني بتشكن ميباشد. و همه شواهد و قرائن دلالت بر اين موضوع ميكند.
تمام رسانههاي صهيونيستي و مرتجع و وابسته همزمان با حملات شيميايي دشمت داستانهاي مضحك و بيپايه نقل ميكردند. آنها گاه مصدومين را بعلت انفجار كارخانه پتروشيمي و گاه آنها را قرباني استفاده نيروهاي خودي از سلاح شيميايي هواپيماهاي عراقي مورد حمله شيميايي قرار ميگيرد و ملت كرد و دنائت و پستي دشمني صدام باخود پي ميبرد و عليه استعماري بيبيي مسئوليت حمله را بعهده ايران مياندازد و بيشرمانه و با تكيه برگفته عناصر ضدانقلاب سعي در پوشاندن ماهيت كثيف صدام دارد رسانههاي بيگانه بعد از مفتضح شدن صدام سعي در پاك كردن دامن آلوده خود شدند تا خود را از غضب ملت مسلمان و ملل آزاده جهان دور كنند. ساخت اين سلاحها را آسان دانسته و به عراق نسبت دادند و آمريكا در حركتي جاهلانه و نمايشي صادر كردن مواد شيميايي اوليه كه ممكن است براي توليد سلاح شيميايي بكار رود به ايران و عراق ممنوع كرد و يك محموله از اين مواد شيميايي را بمقصد عراق توقيف نمود!؟
از سوي ديگر اعزام برادران مصدوم به خارج از كشور همانند پتكي سنگين و مهلك بر سر عراق و ابرقدرتهاي جنايتكار فرود آمد و چنان اعمال مفتضحانه آنها را بر ملا نمود كه از تمام امكانات موجود براي سرپوش گذاشتن روي حقائق استفاده كردند. چه وزير بهداري صدام براي تهديد و تطميع به اتريش سفر ميكند تمام سياستمداران وابسته و ورشكسته كه شيشه عمر آنها به شيشه عمر صدام بسته استب حركت در ميآيند تا بيش از اين رسوا نشوند در پاريس پليس فرانسه از ملاقات خبرنگاران با مجروحين اعزامي در فرودگاه و بيمارستان خودداري ميكند -لندن در قبول مصدومين شيميايي تعلل ميورزد. و استكهلم مضايقات براي آنها بوجود ميآورد. دولتهاي غربي روي پزشكان، مؤسسات درماني و تحقيقاتي فشار ميآورند كه اين مصدومين را نپذيرفته و معالجه نكنند، بله شايد باورتان نشود ولي اين پرفسور هندريكس استاد سمشناسي گانت بلژيك است كه اين سخن را ميگويد و خود كسي بود كه مورد اين فشار قرار گرفته بود و اين دنياي غرب بيحيا و بيشرم است كه از مصدومين ما هم ميترسد، اين غوطهوران در لجنزار وحشي قرن بيستم پزشكان و مراكز درماني خود را آلوده به سياست مكر و فريب و آلوده به جنايت ميكنند و از آنها ميخواهند برخلاف وظيفه انساني خود عمل كنند. گروهي كه فشار را تحمل ميكنند از اظهار نظر صريح پزشكي خودداري ميكنند، در سوئد گزارش شهادت يكي از برادران را بطور ناقص و غيرمعمول و بدون ذكر مراحل درماني و اقدامات انجامشده به ايران ميفرستند، و در گزارش سانسور شده خود علت تاولها را سوختگي شديد ذكر ميكنند. مقامات صليب سرخ جهاني استفاده عراق از سلاح شيميايي را تأييد كردهاند، نمايندگان آن به تهران آمده از مصدومين بازديد كردند.
بله رزمنده اسلام چه در جبهه باشد و چه مصدوم روي تخت بيمارستان تهران باشد و چه در پايتخت كشورهاي مستكبر باشد و چه غلتيده در خون خود در بيابانهاي خوزستان و چه آراميده در بهشتزهراهاي ايران، در همه حال لرزه براندام پوسيده و متعفن استكبار مياندازد و او از همه چيز و همهكس اين انقلاب وحشت دارد. ولي حقيقت مثل آفتاب خود را نمايان ميكند. و پزشكان با وجدان حقائق را براي دنيا بازگو كردند و ديگر همه چيز بر همه عيان شد.
سازمان ملل متحد زيرفشار نمايندگي ايران در آن سازمان هئيت كارشناسي به ايران فرستاد و آنها مدارك انكارناپذيري در اين مورد بدست آوردند و طبق گزارشي به دبيركل سازمان متحد استعمال سلاح شيميايي را تأييد نمودند ولي سازمان امنيت نه فقط آنرا بعنوان سندي قبول نكرد و هيچ قطعنامهاي صادر ننمود، قدم اصلي در محكوم كردن عراق را برنداشت و ننگي بس بزرگ و مسئوليتي بسعظيم در طول تاريخ بعهده گرفت ما از همان ابتدا عقيده داشتيم كه سازمانهاي بينالمللي كه تحتفشار استكبار ميباشند قدرت جذب و بيان كل حقيقت را ندارند و بهنگام كشف نود خفاشان شب بر آن خيمه ميزنند و پرونده ننگين اين جنايت هولناك صدامي بر پروندههاي ديگر جنايتهاي صدام و ديگر جنايتكاران تلنبار شده خاك خواهد خورد.
ما بمبساز، بمبفروش و بمبانداز و واسطه آنها را يكسان دانسته و مسئوليت اين جنايتها را بعهده آنها ميدانيم
در اين رابطه ما قضاوت را به وجدان آزاد انسانها واگذار ميكنيم و ميدانيم كه مستضعفان و محرومان جهان و همچنين تاريخ است كه قضاوت اصلي را خواهد كرد و، عليرغم اينكه، مرتجعين -ترسوها، و مستكبرين هنوز هم با صدام مغازله ميكنند. و روزي رسد كه همه آنها تقاص خون بيگناهان ايران اسلامي را پس خواهند داد اليس الصبح بقريب!
نويسنده: صادق رجائي
مسئول مركز پدافند شيميايي بهداري كل سپاه
تاريخچه استفاده از مواد شيميايي
—————-
منبع: مجله پيام انقلاب 19/3/1363